با توجه حضورچند ساله در مرکز آفرینش های ادبی به عنوان مدیر دفتر داستان و مشاور ارشد طرح و برنامه های این مرکز دارای شناخت مناسبی از روند داستان نویسی دراستان های تحت پوشش هستید. موقعیت کیفی داستان نویسی را در استان سمنان به چه صورت ارزیابی می کنید؟
پیشتر از این چند داستان از نویسندگان استان سمنان را در جشنوارههای مختلف خوانده بودم. چند اثر هم از سوی کارشناسان دفتر داستان کارشناسی شده بود و میشد فهمید نسبت به بعضی از استانها که فقط روی شعر تمرکز کردند، استان سمنان و نویسندگانش برای داستان و داستاننویسی برنامه دارند و این مایه خوشحالی است.
از دیدگاه شما چه فعالیت هایی در استانها بایستی صورت پذیرد که تولیدات داستانی مراکز استانی حوزه هنری با توجه به گروه سنی نوجوانان به تولید مناسب برسد؟
استقرار و استمرار در برگزاری کارگاههای داستانخوانی و داستاننویسی تا حدودی میتواند به این امر کمک کند اما همانطور که میدانید نوشتن داستان عرقریزی روح است و نوشتن داستان یا رمان برای گروه نوجوان سخت و برای کودکان واقعاً سختتر است.
بیشترین عامل در موفقیت نویسنده، فقط خود اوست و تجربهای که در این راه اندوخته است. ما باید شناخت درستی از روانشناسی، روحیات و علایق کودک و نوجوان داشته باشیم تا به دنیای درون او بیشتر و بهتر نزدیک شویم. دنیای کودک دنیای رنگها، دریافتهای بصری و تخیل صرف است اما دوره نوجوانی دنیای دریافتهای علت و معلولی و تشخیص و تمییز تخیل از واقعیتهای بیرونی است.
به طور معمول مرکز آفرینش های ادبی به چه داستان هایی با چه مضمون و ساختاری مجوز چاپ می دهد؟
مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، مثل سایر سازمانها و ادارات کل، آثار دریافتی از نویسندگان را کارشناسی و داوری میکند و از این میان بهترین آثار را بلحاظ فرم و محتوا، روانه انتشارات میکند. تا اینجای کار، تفاوتی بین این مرکز و سایر مراکز و یا ناشرین بخش خصوصی- که حجم قابل توجهی از آثار بر روی دوش این عزیزان است- وجود ندارد اما همانطور که میدانید هر سازمانی سیاست و اهداف تعیین شدهای را دنبال میکند و حوزه هنری هم از این قاعده مستثنی نیست. گذشته از اینکه سعی میشود از موازیکاری پرهیز کنیم، تمرکز خود را روی آثاری با مضمون دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، موضوعات بومی، اجتماعی با رویکرد سبک زندگی قرار میدهیم؛ هر چند محدویت خاصی برای کارشناسی آثار نداریم اما میدانیم که مخاطبان امروزی خوانندگانی حرفهای هستند و با در نظر داشتن این مورد، با سختگیری و دقت در کارشناسی آثار، سعی میکنیم اثر قابل قبولی را روانه بازار نشر کنیم.
جنابعالی داور بخش داستان دهمین جشنواره استانی شعر و داستان شاهوار را پذیرفته اید از دیدگاه شما ملاک های داوری یک اثر داستانی چه عناصری می تواند باشد و در امر داوری تا چه اندازه سلیقه موثر است؟
یک داستان پیش از هر چیز باید قصه داشته باشد و این قصه وقتی جواب میدهد که با اتکا به عناصر داستانی، از پرداخت خوبی هم برخوردار باشد. ادبیات داستانی ادبیاتی نو و پویاست؛ همیشه رو به جلو حرکت میکند و هیچوقت در تکرار و سکون قرار نمییابد. خلاقیت و نوآوری نویسنده پیشبرنده است و بخش زیادی از زیباییهای داستان و رمان مرهون همین خلاقیت و تیزهوشی نویسنده در انتخاب سوژه بکر و پرداخت مناسب است.
در داوری آثار این دوره از جشنواره هم سعی کردیم همین موارد را مد نظر قرار دهیم و قطعاً وقتی هر اثر توسط سه داور خوانده میشود، سلیقه هم کنار گذاشته میشود مگر اینکه هر سه داور با ذهنیت نزدیک به هم آثار را بخوانند ولی بررسی امتیاز تکتک آثار و جمعبندی آنها در مرحله پایانی، نشان داد تنها معیار حاکم بر آراء داوران، ساختار قوی و منسجم است نه سلیقه داوران.
تا چه اندازه ادبیات پایداری و گردآوری خاطرات شفاهی ایثارگران می تواند در قالب بومی نویسی جای گیرد ؟
از آنجاییکه خاطرات شفاهی در قلمرو جغرافیایی خاص با رویدادهای واقعی و بیرونی رخ میدهد، میتواند منبع و یا الهام خوبی برای داستان و رمان باشد اما این نویسنده است که تشخیص میدهد به واقعه از منظر بومی و قابلیتهای ویژه آن نگاه کند یا طرحی دیگر به کار ببندد. آثاری که در حوزه تاریخ شفاهی و خاطرات تولید میشود نزدیکی زیادی به بومینویسی دارند. در این آثار جغرافیا و نقش و حضور پدر، مادر، آداب و رسوم و شخصیتها کارکرد مهمی ایفا میکنند. البته در رمانهای تاریخی هم تا حدود زیادی ردپای بومینویسی دیده میشود. رویدادهای بکر و کمنظیری لابلای خاطرات شفاهی نهفته است که قابلیت تبدیل شدن به رمان و فیلم را دارند اما افسوس که تعداد کمی از فیلمسازان این کتابها و رمانهای تولیده شده را میخوانند؛ در مقابل، تعدادی زیادی از نویسندهها هم به تماشای فیلم نمینشینند!
جنابعالی آینده و چشم انداز ادبی استان سمنان چگونه می بینید ؟
در روزگاری که تلقی عموم و یا بیشتر مردم و مسئولین فرهنگی و هنری کشور از هنرمند، عمدتاً شاعران و هنرپیشهها هستند، برگزاری جشنواره «شاهوار» و جشنوارههایی از این دست در گوشه و کنار کشورمان، جای تقدیر و تکریم دارد؛ تقدیر از برگزارکنندگان و تکریم از شرکتکنندگان جوان.
هیچ وقت از سرمایهگذاری روی جوانها ضرر نخواهیم کرد. آنها پشتوانه و آینده داستان و رمان فردای ایران هستند که بیشک توجه به آنها میتواند ما را به موفقیت نزدیک و نزدیکتر کند و در این راه، باید اشتیاق و پشتکار را باهم داشته باشیم چراکه مشکلات پیشرو، کم نیستند.
استان سمنان راه خوبی را شروع کرده؛ هر چند تا رسیدن به نقطه ایدهآل فاصله داریم ولی قطعاً روزی در این راه موفق خواهیم شد. موفقیت ما، افزودن به دارایی و سرمایه ادبیات کشورمان است؛ دارایی ما هنرمندان و نویسندگان پیشکسوت- که تکریمشان واجب است- و سرمایهمان هنرمندان و نویسندگان جوانمان هستند.